ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

سلام. من 20سال دارم و دانشجوی ترم دوم مهندسی مدیریت پروژه هستم . واقعا از لحاظ روحی و جنسی نیاز به ازدواج میکنم و تا حالا با هیچ دختری ارتباط نداشتم وبه این موضوع افتخار میکنم . موضوع ازدواجم رو به پدر و مادرم گفتم . ولی که مادرم و پدرم کاملا با این موضوع مخالفت میکنن . از طرفی فکر میکنم ازدواج بهم واجب شده اما شرایطشو به طور کامل ندارم . از لحاظ بلوغ اخلاقی و روانی و اجتماعی همه از جمله استاد ایین زندگی دانشگاه و اطرافیان میگویند که اماده ام ولی استقلال مالی ندارم که دنبال اون هم هستم ولی هنوز میسر نشده . حالا شما به من بگید که چه کار کنم ؟ خواهش میکنم به طور کامل توضیح دهید چطور موضوع رو مطرح کنم ؟ واقعا ممنونم ازتون


مشاور (خانم مریم مردانی)

با سلام و عرض ادب مخالفت والدینتان به ازدواج شما امری طبیعی است چراکه هم سن کمی برای ازدواج دارید و هم اینکه استقلال لازم را به دست نیاورده اید. اما در عین حال به نظر بنده تصمیم شما به ازدواج در شرایط موجود تصمیم نسبتاً درستی است که نیازمند برخی مقدمات است. ازجمله تلاش برای ایجاد استقلال مالی و کسب مهارتهای لازم برای ازدواج. درصورتیکه توانمندی ها، صلاحیت و قابلیتهای خود را به خانواده خود نشان داده و به درستی تصمیم خود اطمینان داشته بر آن پافشاری کنید خانواده هم به شما کمک خواهد کرد البته به مسئولیتها و تکالیفی که ازدواج برای شما به همراه خواهد داشت هم توجه کنید و بررسی کنید که آیا از نظر روانی و عقلانی صلاحیت و توانمندی مدیریت این شرایط را دارید. در عین حال که برای به دست آوردن شرایط ایده آل تلاش می کنید حتماً کتابها و مطالبی را که درمورد ازدواج و ویژگیهای جنس مخالفتان نوشته مطالعه کنید. به خصوص اینکه رابطه چندانی با جنس مخالف نداشته اید. می توانید از کلاسهایی که در مورد آمادگی پیش از ازدواج هست نیز بهره بگیرید. با توکل به خدا از نیروی ایمان برای سختی های این راه کمک بگیرید.